 خاطره ایت الله جاودان از استاد مرحومشان ایت الله حق شناس قدس سره: با میل خوردن غذای بد مزه
یکی از دوستان موثق داستانی غریب نقل می کرد که تفسیری جز حوادث این وادی نمیتوانست داشته باشد. ایشان میگفت: همراه حاج آقا به مشهد مشرف بودیم. دکتر گفته بود که ایشان فقط از گوشت ماهی آبپز و بینمک استفاده کنند. مسافرخانه و هتلی که منزل داشتیم برای ایشان غذای ماهی آبپز آماده کرده بود. در کنار ایشان مشغول خوردن غذا بودیم. میدیدیم که ایشان غذا را با یک اشتهاء و میل زائدالوصفی میخورند که ما هوس کردیم، از غذای ایشان لقمهای برداریم. فکر میکردیم که غذا خیلی خوشمزه است که این قدر حاج آقا با میل و رغبت میخورند. یک لقمه برداشتم در دهان که گذاشتم، ماهی آبپز و بینمک حالم را بهم زد. حال این سؤال پیش میآید که پس چرا ایشان آن جور با میل و رغبت این غذای بیمزه بلکه بد مزه ومُهوّع را میخوردند؟ راستی چه جوابی میتوانیم به این سؤال بدهیم؟آیا جوابی جز از وادی محبت و جود دارد. مثلاً بنده میداند پروردگارش دربارهاش خواسته است که مریض باشد، بنده اهل محبت هم این مریضی را میخواهد. بنده میداند پروردگار میخواهد او در سختی طاقتفرسا زندگی کند، بنده اهل محبت هم سختی را دوست دارد و... در این واقعه خاص میخواستند بگویند: پروردگارعزیزم میخواهد که من بد مزهترین غذا را بخورم. این غذا برای من بهترین و خوشمزهترین غذای عالم است!!
در این جا حوادث زیاد است که ما از اکثر آنها بیاطلاع هستیم و آنها را که میدانیم قابل باز گفتن نیست. |